ماراتن هنر و مهندسی صنایع: گفت و گو با مهندس نوید اسکندر: مدیر پروژه ای موفق، موزیسینی نوآور
ماراتن هنر و مهندسی صنایع: گفت و گو با مهندس نوید اسکندر: مدیر پروژه ای موفق، موزیسینی نوآور

از خودتان و تحصیلاتتان برایمان بگویید. من مهندسی صنایع با گرایش تولید صنعتی در دانشگاه آزاد قزوین خواندم، ورودی سال ۸۱ هستم آن زمان دانشگاه خوبی در این زمینه بود و فکر می کنم هنوز هم همینطور باشد. سال ۸۵ همکاری خودم را با شرکت بزرگ پاکمن آغاز کردم .   به طور کلی آیا […]

از خودتان و تحصیلاتتان برایمان بگویید.

من مهندسی صنایع با گرایش تولید صنعتی در دانشگاه آزاد قزوین خواندم، ورودی سال ۸۱ هستم آن زمان دانشگاه خوبی در این زمینه بود و فکر می کنم هنوز هم همینطور باشد.

سال ۸۵ همکاری خودم را با شرکت بزرگ پاکمن آغاز کردم .

 

به طور کلی آیا موسیقی رابطه ای با مهندسی به خصوص مهندسی صنایع دارد؟

به طور کلی موسیقی رابطه ی نزدیکی با ریاضیات و به طبع آن با مهندسی دارد، محاسبات در موسیقی در شاخه  شمارش ها،دیرندها ، کشش ها و تحلیل ریتمها بسیار وجود دارد، ضمنا نتایج تحقیقات جدید نشان داده که کودکانی که پیانو مینوازند و آموزش موسیقی میبینند توانایی بیشتری در درست کردن پازلهای پیچیده ،بازی شطرنج و کلا دارای قدرت استنتاج بیشتری هستند .  

شما اگر توجه بکنید بسیاری از موسیقیدانان قدیمی رشته شان ریاضی بوده است و حتی چند تا از آن ها هم حسابدار بوده اند و به عنوان حرفه ی دوم موسیقی کار می کردند.

مهندسی صنایع هم به دلیل اینکه با تفکر سیستمی همه چیز را برنامه ریزی شده می بیند و همه چیز را مایکرو می بیند این کمک می کند که کار نتیجه دارتر بشود یعنی شما می توانید ته داستان را حدس بزنید و جلو بروید این سیستم در ساخت موسیقی خیلی کمک کننده است مثلا ساخت موسیقی از اجزا و قسمتهای مختلفی ( (verse –chorus –Instrumental solo & etc  تشکیل شده که با دید ماکرو میتوان الگوی کاملی برای آهنگسازی و تنظیم داشت و بطور کامل در حین تنظیم ابتدا و انتهای کار را مشخص کرد.

من که از ۶ سالگی موسیقی کار میکردم همچنان در کنار مهندسی صنایع  هم موسیقی را ادامه دادم و سال هاست که مشغول فعالیت هستم که در ۱۵ سال اخیر فعالیتم خیلی حرفه ای تر شده است.

شما برای بسیاری از خوانندگان موسیقی ساخته اید یا تنظیم کارهایشان را بر عهده داشته اید که مثلا جناب آقای مازیار فلاحی که  ایشان هم مهندسی صنایع خوانده اند، آیا آشنایی شما با مازیار فلاحی به دوران دانشجویی و هم دانشگاهی بودن برمی گردد؟

نه، ایشان دانشگاه دیگری تحصیل کرده اند . آشنایی من با آقای فلاحی به جشنواره فجر سال ۹۰ برمی گردد، من با گروه آقای علی اصحابی برای اجرای کنسرت به سالن برج میلاد رفته بودیم و در یک روز آقای علی اصحابی کنسرت داشتند و بعد از ایشان سانس بعد آقای فلاحی کنسرت داشتن ، و من اولین بار آنجا با آقای فلاحی آشنا شدم و خیلی از موسیقیشان لذت بردم، باز به صورت کاملا اتفاقی ۶ ماه بعد از جشنواره ایشان تشکیل بند جدید دادند و من هم به این بند دعوت شدم، آنجا آغاز همکاری بنده با ایشان بود که تا به امروز ادامه دارد.

مازیار فلاحی موسیقیدان بسیار فوق العاده ای است و اطلاعات بی نظیری در این زمینه دارد و من خیلی از او یاد گرفته اند، مازیار دوره های زیادی را گذارنده و سال ها موسیقی فیلم می ساخته علاوه بر این ها مازیار فلاحی و خشایار فلاحی عزیز برادرشون که  که مدیر برنامه های مازیار عزیز هستن سالهاست مانند برادر در کنار من بودن و با هم مشغول فعالیت هستیم و تقریبا چندین بار بیشتر شهرهای ایران و اروپا ، کانادا و انگلستان و چند کشور  دیگر رو برای اجرای کنسرت پشت سر گذاشته ایم و به هر حال در طول این سالها چیزهای زیادی از این دو عزیز آموختم .

مازیار فلاحی

 

چطور با مهندسی صنایع آشنا شدید و در حال حاضر در کدام یک از حوزه های تخصصی مهندسی صنایع مشغول کار هستید؟

من از طریق زن دایی خودم که از اولین فارغ التحصضیلان رشته ی مهندسی صنایع در دانشگاه شریف بودند با مهندسی صنایع و مخصوصا مدیریت و کنترل پروژه آشنا شدم به این رشته علاقه پیدا کردم

اینکه هر چیزی حتی کارهای زندگی شخصی را می شد به عنوان پروژه دید و مدیریتش کرد برایم بسیار جذاب بود

پس از فارغ التحصیلی در حیطه ی کنترل پروژه خیلی فعال بودم و مدت ۵ سال است که به عنوان سرپرست کنترل پروژه در شرکت پاکمن با مدیر اجرایی بسیار خوب آنجا جناب مهندس فرشاد منوچهری دانا مشغول همکاری هستم، همیشه دوست داشتم ابداعات جدیدی داشته باشم

من همین متدلوژی سیستماتیک را در موسیقی به کار گرفتم، متدلوژی مدیریت و کنترل پروژه را! الان هم در بسیاری از کارهایی که برای خوانندگان مختلف می سازم یا تنظیم می کنم به کار می برم.

چندین سال است همه ی فعالیت هایم را در ساختار پروژه ای ثبت کرده ام، مثلا اجراهایی که با مازیار فلاحی داشته ام را تماما ثبت کرده ام که عوامل چه کسانی بودند برنامه چطور اجرا شد و … حتی در مورد هتل محل اسکان و سایر موارد همه چیز ثبت شده که برای بالا بردن کیفیت برنامه ها بعضی اوقات به این مستندات مراجعه می کنیم.

الان دیگر این شیوه رعایت کردن اصول و ثبت و ضبط موارد برای من عادت شده است.

من برای شاگردانم هم از همین روش ها استفاده می کنم!

یا مثلا هر سه ماه یکبار کلاسهای گروهی من در مجهز تزین استودیوها ی تهران برای هنرجوهام برگزار میشه تا هنرجوها نتیجه یادگیریهاشون رو به نمایش بزارن ، گروه نوازی را یاد بگیرند و جلوی همدیگر ساز بزنندو از همه مهمتر لذت نواختن برای دیگران رو تجربه کنند . این باعث میشه بعدا بتونن برای یک جمع سخنرانی کنن یا از پایان نامه شان در جلوی جمع دفاع کنن و …

یادم می آید زمانی که در دانشگاه می خواستم از پایان نامه دفاع کنم خیلی راحت و روان صحبت می کردم چون قبلا کنسرت داده بودم وقتی در هر سانس برای ۲۵۰۰ نفر برنامه اجرا می کنی وقتی می خواهی برای همین تعداد آدم هم حرف بزنی خیلی راحت هستی بخش مهمی از نوازندگی این است که بتوانی برای بقیه ساز بزنی.

من یکسری از  جلسات  مهم شرکت در حوزه ی خودم را می رفتم، مدیر ما جناب مهندس آقای مهندس فرشاد منوچهری دانا با اینکه خودشون مهندس برق بودن فوق العاده به مهندسی صنایع علاقه داشت و آموزش های متعدد در این زمینه دیده بود و ام بی ای می خواند.

آرایش و زیبایی گزارشات بسیار برای ایشان مهم بود تا مدیران و مخاطبان گزارش بتوانند گزارش را با حوصله بخوانند، به ما جوان تر ها هم اجازه اظهار نظر و تصمیم گیری می دادند تا تبدیل به یک مدیر پروژه بشویم تا فقط  یک هماهنگ کننده که جا داره اینجا ازشون تشکر و قدردانی به عمل بیارم که در این مسیر بسیار به من کمک کردن .

 

شنیده ایم که شما در جلسات کلیم پروژه هم حضور دارید. این روحیه ی حضور در چنین جلسه های پرتنشی را چطور در کنار روحیه ی موسیقایی پرورش می دهید؟

بله، زمین تا آسمان فرق دارد، آنجا آدم دیگری باید بشوی، در برخی جلسات کلیم دوستان من را می شناختند و آدم متفاوت و کاملا جدی را در جلسه می دیدند همه اش در بحث و کنکاش است ولی خب کار و وظیفه ی من ایجاد می کند که در چنین جلساتی جدی حاضر شوم.

خاطره ای خدمتتان عرض کنم

ما جلساتی در یکی از شرکت های پتروشیمی داشتیم که یکی از افراد هیات مدیره که از افراد شناخته شده در این حوزه هستند و بسیاری از ایشان حساب می برند در جلسه حضور داشت. پروژه ما عقب افتاده بود و من را از جانب مدیر عامل برای حضور در این جلسه فرستادند.

زمان بالا رفتن قیمت دلار بود پروژه عقب بود و ما مجبور به تکمیل پروژ] بودیم و من از جانب مدیر عامل برای حضور در این جلسه حضور داشتم ایشان یک صورتجلسه ای جلوی من گذاشتند که به زیان ما بود، و از من خواستند که با قدرت و نفوذی که در مراجع بالا داشتند امضا کنم، و من امضا نکردم،

هر چه تلاش کردند، من توضیح دادم که این اسمش صورتجلسه است، باید توافق طرفین در این صورتجلسه باشد. ایشان بسیار عصبانی شد وصورتجلسه را پاره کرد.

اما علی رغم تلاش ایشان در نهایت اینطور شد که آن صورتجلسه ای که مورد توافق هردوی ما بود امضا شد.

این چیزی است که ۱۸۰ درجه با روحیه کار موسیقی تفاوت دارد.

 

البته این دو قرابت هایی هم دارد، روح اعتماد به نفس در هر دو حاکم است، شاگردان من که برای بقیه ساز می زنند در بقیه اموراتشان هم همینقدر اعتماد به نفس پیدا می کنند.

مهندس نوید اسکندر

همانطور که می دانید در بسیاری از کشورها در مدارس ساز پیانو تدریس می شود. آیا این به دلیل این است که این افراد بتوانند خوب ساز بزنند یا جنبه های دیگر پرورشی برای نیروی کار آینده نیز در آن وجود دارد؟

بله، درست است، شما در برخی کشورها در ایستگاه مترو پیانو می بینید، شاید برایتان جالب باشد یکی از شاگردان من که بازرگان کاربلدی است و به برخی کشورها سفر می کند چیزهایی که یاد می گرفت مثلا در مترو آمستردام می زد و فیلمش را برای من می فرستاد

اینقدر این موضوع برایشان مهم و حیاتی است که در منزل تقریبا  همه اروپایی ها پیانو وجود دارد مثل چیزی که همیشه باید باشد و تقریبا در سطوح مختلف با این ساز آشنا هستن و مینوازند .

نوع گوش کردن آن ها به موسیقی با ما خیلی فرق دارد، آن ها خیلی بیشتر از ما موسیقی کلاسیک گوش می کنند، در بسیاری از کشورها حتی از سن ۶ سالگی این آموزش های شروع می شود. مسلما یکی از جنبه های این آموزش هنری است، آن ها این را جزیی از زندگی می دانند

من هم این شانس را داشتم که در یک خانواده آشنا به موسیقی بزرگ شدم، شوهر عمه ی من استاد مهدی خالدی بودند که آهنگ معروف “بردی از یادم” را ساخته اند عموی من منوچهر اسکندر از درامرهای معروف ایران بوده اند و من در اواخر ۵ سالگی با پیشنهاد  مادرم به کلاس موسیقی رفتم و با ساز پیانو شروع کردم.اولین استاد من جناب آقای هوشنگ سیدی بود که کمال تشکر رو از ایشون دارم .

 

از منظر تربیت منابع انسانی چیزی که ممکن است یک فردی که موسیقی کار نکرده داشته یا نداشته باشد چیست؟

به طور کلی هنر نیاز انسان است، در هفت هنر انسان حداقل یکی را باید داشته باشد وگرنه در آینده جای خالی چیزی را تا آخر عمر حس می کنند.

انسان همیشه به چیزی نیاز دارد که حال خوب به او بدهد، خود من بعد از هر چهار پنج ساعت درس خواندن یا کار کردن با نیم ساعت موسیقی حالم خوب می شود و تمام خستگی فکریم از بین می رود.

 

شما کار حرفه ای موزیک و مهندسی صنایع را به طور همزمان انجام می دهید با چقدر زحمت، کار و زمان گذاشتن هر دوی این ها حفظ شده است؟ و آیا تا همیشه این کار امکان پذیر است؟

شاید تا همیشه امکان پذیر نباشد، شاید من در سال های آینده توانش را نداشته باشم ولی تا آنجایی که می توانم سعی می کنم این دو ادامه دار باشد چون هر دو را دوست دارم و نمی خواهم یکی از این دو را از دست بدهم.

برای حفظ هر دو خیلی کمک ها بوده، به خصوص از سوی شرکتی که در آن مشغول به کار هستم و همینطور از سمت دوستانی که با هم موسیقی کار می کنیم

من همیشه سعی می کردم حتی در روزهایی که شرکت و سر پروژه حضور ندارم کارها را از راه دور جلو ببرم

همچنین در بازار موسیقی ایران اگر بخواهی کار بکنی باید خیلی آماده و حرفه ای باشی و زحمت زیادی را می طلبد

در موسیقی همیشه می سازی و من در مهندسی صنایع هم سعی کردم همینطور کار کنم، همیشه نوآور باشم و این طور کار کردن زحمت زیادی مطلبد.

زمانی من ساعت ۵ بعد از ظهر از شرکت می آمدم یک ساعت می خوابیدم از ۶ تا حوالی ۲ شب مشغول کار موسیقی بودم حوالی ساعت ۳ می خوابیدم و ۷ صبح می رفتم شرکت. پنجشنبه و جمعه هایم هم به آموزش هنرجویان می گذشت.

و این کارها را برای یک دوره ی دوساله مداوم انجام می دادم که طبیعتا انسان ضربه ی جسمی می خورد.

تلاش بسیار مهم است ولی علاقه پارامتر مهمتری است. حسابگری نباید کرد، انجام کار باید از پول در آوردن مهمتر باشد.

نوید اسکندر

با توجه به تجربیات متنوع و حضور شما در فضاهای متنوع کاری شما مهندسی صنایع را چطور تعریف می کنید؟

مهندسی صنایع توانمندی این را دارد که برای هر کاری به مجری آن کمک کند، خیلی از پروژه ها به دلیل عدم وجود دانش آموختگان رشته مهندسی صنایع هیچوقت تمام نشد و به بن بست رسید. مهندسی صنایع به نتیجه رساندن کارهاست، وظیفه ای که از بقیه ی رشته ها کمتر بر می آید! ( امیدوارم رشته های دیگر خورده نگیرن ) بچه های صنایع حتی در کمبود منابع با نیروی فکر خود کارها را مدیریت کرده اند و جلو برده اند.

به نظر من تعریف مهندسی صنایع تمام کردن و به نتیجه رساندن کارها و پروژه هاست.