پدیده‌ای به نام دامپینگ اقتصادی; توسعه‌ی بی رویه‌ی فروشگاه‌های زنجیره‌ای، چالش جدید اقتصاد ایران/ محمد عبائی شوشتری
پدیده‌ای به نام دامپینگ اقتصادی; توسعه‌ی بی رویه‌ی فروشگاه‌های زنجیره‌ای، چالش جدید اقتصاد ایران/ محمد عبائی شوشتری

  پیش بینی می‌شود، پدیده‌ی توسعه‌ی بی رویه‌ی فروشگاه‌های زنجیره‌ای در ایران که با تقلید کورکورانه از مدل‌های اقتصادی سرمایه‌داری غربی و به نفع عده‌ی قلیلی سرمایه‌دار، در حال وقوع است، معضلات اقتصادی عمیقی در آینده‌ی نزدیک در کشورمان ایجاد کند.    این مطلب در چارچوب یک داستان روایی علمی، قصد دارد پدیده‌ی دمپینگ اقتصادی […]

  پیش بینی می‌شود، پدیده‌ی توسعه‌ی بی رویه‌ی فروشگاه‌های زنجیره‌ای در ایران که با تقلید کورکورانه از مدل‌های اقتصادی سرمایه‌داری غربی و به نفع عده‌ی قلیلی سرمایه‌دار، در حال وقوع است، معضلات اقتصادی عمیقی در آینده‌ی نزدیک در کشورمان ایجاد کند.


   این مطلب در چارچوب یک داستان روایی علمی، قصد دارد پدیده‌ی دمپینگ اقتصادی را که با توسعه‌ی بی رویه‌ی فروشگاه‌های زنجیره‌ای در ایران در حال وقوع است را شرح دهد و به مضرات و پیامدهای آن بر اقتصاد آینده‌ی ایران بپردازد. داستان روند شکل‌گیری این پدیده را با نگاه به مقاطع زمانی مختلف، توصیف می‌کند.


نگاه اول – مهرماه ۱۳۸۸


  حسن آقا یک فروشگاه ساده در یک محله‌ی متوسط شهر داشت و به مردم محل خدمت‌رسانی می‌کرد. کسب و کار او، رونق خوبی داشت، که از طریق آن خانواده‌ی خود را تامین معاش می‌نمود. مردم محله هم از این‌که مایحتاج خود را از طریق فروشگاه حسن آقا تامین می‌شد، رضایت کامل داشتند. خود حسن آقا هم انسان آبرومند و شریفی بود.


نگاه دوم –مهرماه ۱۳۹۲


  یک شرکت تجاری به همراه تعدادی از مهندسان خود به محله‌ی حسن آقا آمده است و درحال تحقیق در مورد محله هستند. قیمت‌های زمین‌ها را استعلام می ‌کنند، با مردم محله صحبت می‌کنند، امکانات محله را می‌سنجند. یکی از مهندسان جهت خرید آب معدنی به مغازه‌ی  حسن آقا می‌رود. حسن آقا که سوالات زیادی در مورد آن‌ها در ذهنش داشت، به خودش جرأت داد و در مورد فعالیت آن‌ها در محل سوال پرسید. مهندس پاسخ داد که می‌خواهند رفاه مردم محله را تا حد زیادی افزایش دهند.


نگاه  سوم- مهرماه ۱۳۹۳


   مهندسان مجری طرح، یک فروشگاه زنجیره‌ای بزرگ و شیک داخل محله‌ی حسن آقا تاسیس کرده‌اند. فروشگاه تمامی کالاهای مورد نیاز مردم محل را تامین می‌کند. همسر حسن آقا از این‌که می‌تواند از چنین فروشگاهی، تمام مایحتاج خود را تامین کند، بسیار خوشحال است. اما روی دیگر سکه، خود حسن آقا است. دیگر کسب و کارش رونق قبل را ندارد. مردم محل ترجیح می‌دهند به جای مغازه وی، از فروشگاه خرید کنند. هم قیمت‌هایش پایین‌تر است (چون عمده‌ای خرید می‌کند و تخفیف خوبی از تولیدکنندگان می‌گیرد)، هم شیک‌تر است و هم امکانات تفریحی خوبی دارد. حسن آقا هر چه تلاش می‌کند، نمی‌تواند با قیمت‌های فروشگاه رقابت کند. حتی قیمت‌های تمام شده برای خودش از قیمت‌های فروشگاه بیش‌تر است.


نگاه  چهارم- مهرماه ۱۳۹۴


  یک سال از تاسیس فروشگاه گذشته است. جذابیت‌های فروشگاه، زنان خانه دار را به مصرف‌گرایی تشویق کرده است. هزینه‌های خانوارها بالا رفته است. بسیاری از کسب و کارهای محل از جمله مغازه‌ی حسن آقا تعطیل شده است. بنابراین درآمد خانواده‌های محله هم کاهش یافته است. فرزند حسن آقا علی رغم این‌که تحصیلات عالی دارد چون نتوانسته شغلی متناسب بیابد، در همین فروشگاه  به عنوان فروشنده مشغول به کار است. حسن آقا چون کامپیوتر بلد نبوده، نتوانسته در آن‌جا استخدام شود و به عنوان نظافتچی در خانه‌های مردم کار می‌کند تا بتواند مخارج زندگی خود و خانواده‌اش را تامین کند. دیگر رقیب دیگری برای فروشگاه وجود ندارد. بنابر این فروشگاه تصمیم می‌گیرد قیمت‌ها را افزایش دهد. خبری از تخفیف‌های قبل نیست. اما کسب و کارهای محلی قدرت بازسازی مجدد ندارند. مردم محله به سمت فقر پیش می‌روند.


نگاه  نهایی- مهرماه ۱۳۹۵


  شرکت راه‌اندازی فروشگاه سود برنامه‌ریزی شده خود را از منطقه کسب نموده است. مردم محله بسیار فقیرتر شده‌اند. مدیر فروشگاه، با توجه به کاهش قدرت خرید مردم، دیگر تمایلی به حفظ فروشگاه ندارد. بنابر این، نیروهای خود را که اغلب از قشر جوان محله هستند، را اخراج می‌کند و ساختمان فروشگاه را با قیمت گزافی به یک بانک خصوصی می‌فروشد و در محله‌ی متوسط دیگری سرمایه گذاری می‌کند. علی رغم این‌که مسئولین فروشگاه نوید رفاه بیش‌تر به مردم داده‌ بودند، اکنون چیزی جز فقر، بدبختی و بیکاری باقی نمانده است.


تحلیل:


  به این پدیده، دامپینگ گفته می‌شود که متأسفانه یکی از آسیب‌های اقتصادی رشد بی رویه‌ی فروشگاه‌های زنجیره‌ای بزرگ در مناطق متوسط شهری است. هر روز تعداد زیادی از کسب و کارهای خرد در آمریکا و دیگر گشورهای توسعه یافته در اثر این پدیده نابود می‌شوند و شمار زیادی از مناطق متوسط این کشورها به مناطق فقرنشین تبدیل می‌شوند. متاسفانه کشور ما نیز با تقلید کورکورانه از آن‌ها، پا جای پای آنان می‌گذارد.


راه حل:


اگر حسن آقا می‌توانست با بقیه‌ی مغازه‌های محل اتحادی تشکیل دهند، می‌توانستند از طریق تجمیع خرید مایحتاج خود، تخفیف خوبی از تامین کنندگان بگیرند و قیمت‌های رقابتی به مشتریان ارائه کنند. یا از طریق ایجاد یک فروشگاه اینترنتی مشترک با بقیه‌ی کسبه‌ی محل و استخدام تعدادی پیک، هم تنوع محصولی در حد فروشگاه زنجیره‌ای و هم کیفیتی قابل رقابت ارائه دهند. از این طریق رضایت مشتریان جلب، هم چنین اشتغال محلی و رونق اقتصادی در محله حفظ می‌شد. بنابر این تنها راه حل، ایجاد مزیت رقابتی از طریق اشتراک کسب و کارهای محلی است.