علم و دانش اساس توسعهيافتگي كشورهاي امروزي است و بيش از هر عصر و زماني در سرنوشت بشر دخالت دارد. در واقع آنچه زندگي انسان امروزي را نسبت به همنوعان قبلي متمايز ميكند اين است كه موتور محرك عصر حاضر، علم و دانش است. به همين دليل هم توسعهاي پايدار محسوب ميشود كه مبتني بر […]
علم و دانش اساس توسعهيافتگي كشورهاي امروزي است و بيش از هر عصر و زماني در سرنوشت بشر دخالت دارد. در واقع آنچه زندگي انسان امروزي را نسبت به همنوعان قبلي متمايز ميكند اين است كه موتور محرك عصر حاضر، علم و دانش است.
به همين دليل هم توسعهاي پايدار محسوب ميشود كه مبتني بر دانش و فناوري باشد، چرا كه توليد علم باعث افزايش دانايي ميشود و اين مقدمه، زمينهساز فناوري و در نتيجه توليد اشتغال، ثروت و در نهايت سبب آسايش، توانايي و امنيت اجتماعي است.
نقش مهم علوم مختلف در پيشرفت جوامع باعث شد تا واژه علمسنجي يا سنجش دادههاي علمي از دهه 50 قرن 20 ميلادي پا گيرد. در پي يك دهه تحقيق و مطالعه در زمينه علمسنجي، عملا محور مسائل در توليد علم به سمت ارائه شاخصهايي سوق داده شد كه بهعنوان معيار اصلي در تعيين ميزان توليدات علمي شناخته ميشود.
بهطوريكه امروزه عمدهترين شاخص توليد علم در سطح جهان تعداد مقالات علمي نمايه شده و نيز استنادهاي مرتبط با آن شناخته شده است. هر يك از اين شاخصها اهميت خاص خود را در سنجش دادههاي علمي دارا هستند.
تعداد مقالات نمايه شده بيانگر رشد كمي توليدات علمي و استنادهاي مرتبط با آن نشانگر اثربخشي مقاله چاپ شده و سطح كيفي آن است.
در كنار اين شاخصهاي اصلي معيارهاي ديگري چون پژوهشهاي كاربردي، تعداد كتب چاپ شده، ثبت اختراعات، مراكز رشد فناوري، كنفرانسها، مجلات علمي ـ پژوهشي و… نيز در تعيين ميزان توليدات علمي موثر است.
همزمان با موج جديد علمطلبي، بحث سنجش توليدات علمي نخستين بار در كشور ما سال 1365 در دانشگاه تهران مطرح شد، اما آن زمان در حد يك واژه باقي ماند و فقط خمير مايه اوليه آن شكل گرفت.
در سال 73ـ1372 اين مساله به صورت جديتري مطرح و حتي چندين بار تلاش شد كه دفتري اختصاصي در وزارت فرهنگ و آموزش عالي آن روز تاسيس و به مسائل علمسنجي بپردازد كه متاسفانه در اين زمينه توفيقي حاصل نشد.
در اين سالها تنها دانشگاه تهران بود كه اعلام كرد به نويسندگاني كه مقالات آنها در مجلات بينالمللي چاپ شود، جوايز قابل ملاحظهاي اهدا خواهد كرد. در واقع اين اقدام نخستين گام جدي در زمينه توليد علمي بود.
اما سال 1379 بحث توليد علم در معاونت پژوهشي وزارت علوم، تحقيقات و فناوري، با تاسيس گروه علم سنجي در «مركز تحقيقات سياست علمي كشور» به شكل سازمان يافتهتري دنبال و در اين رابطه اعلام شد به هر مقاله معتبر بينالمللي مبالغ مالي قابل توجهي تعلق ميگيرد و حتي برخي دانشگاهها داشتن مقاله معتبر بينالمللي را پيششرط ارتقاي شغلي اعضاي هيات علمي مطرح كردند.
خوشبختانه اگر توليد علم در ايران را براساس شاخصهاي ISI به عنوان معتبرترين موسسه نمايهسازي توليدات علمي مورد سنجش قرار دهيم، مسلما توليد علمي ايران در دهه اخير رو به افزايش گذاشته است.
در واقع بحث توليد علم و سنجش دادههاي علمي در سالهاي اخير به يك گفتمان غالب در مجامع علمي كشور تبديل شده است.
تبديل شدن اين مقوله به يك گفتمان كه در گذشته نه چندان دور، آگاهي كمي پيرامون آن وجود داشت، علاوه بر آنكه نشانگر ارتقاي كمي و كيفي توليدات علمي در ايران است، نويد بخش نگرشي نو و جدي در مسائل علمي و پژوهشي كشور بوده و ميتواند مراكز تحقيقاتي را به سمت جهاني شدن سوق داده و عزم استادان پيشرو دانشگاهها جهت ورود به رقابت جهاني و كسب اعتبار براي كشور را دو چندان كند.
انتشار علم در سطح جهاني
تنها راه مطرح كردن يك مقاله و تحقيق در سطح جهاني، انتشار آن در مجلاتي است كه در يكي از موسسات معتبر نمايهسازي بهعنوان مجله معتبر شناخته شده باشد.
موسسه اطلاعات علمي (Institute for scientific Information) در فيلادلفياي آمريكا، در حال حاضر مهمترين و معتبرترين موسسه نمايهسازي توليدات علمي به شمار ميرود. موسسه اطلاعات علمي (ISI) يك شركت نشر دادههاي پايه علمي است كه پوشش جامعي از مهمترين و موثرترين تحقيقات انجام شده در سراسر جهان را در اختيار قرار ميدهد.
يقينا هر رشد و پيشرفتي عوامل گوناگوني را در پس خود دارد كه فقدان هر يك از آنها ميتواند در فرآيندهاي رو به رشد خلل ايجاد كند.
توليد علم در ايران بويژه در شاخه علوم محض طي دهه اخير رشد و پيشرفت در خور توجهي داشته است. اين روند، افقي روشن از فضاي علمي پژوهش كشور ترسيم ميكند.
البته اين بدان معنا نيست كه وضعيت فعلي ما در حد مطلوبي قرار دارد، بلكه تداوم اين روند ميتواند در سالهاي آتي ما را به توليد قابل توجهي از علم در شاخه علوم محض در جهان برساند.
كما اينكه رشد 20درصدي توليد و انتشار مقالات علمي كشور در سال2011 در مقايسه با سال قبل از آن، خبر مسرتبخشي بود كه چندي پيش توسط پايگاههاي خبري مورد توجه قرار گرفت.
صعود ايران به رتبه نوزدهم توليد علم جهان و ارتقاي يك پلهاي رتبه توليد علمي كشور در پايگاه ISI طي 2 ماهه نخست سال 2012 نشاني ديگر از عظم جدي پژوهشگران و محققان كشورمان براي رسيدن به رتبههاي بالاتر است.
براساس گزارشهاي تقريبا مشابه چندين پايگاه معتبر جهاني از جمله اسكوپوس (scopus)، تامسون رويترز(Thomson reuters)و مجله علمي معتبر نيچر(Nature) ايران سال2011 رشد قابل توجه و درخشاني در زمينه توليد و انتشار مقالات علمي در مجلات معتبر جهاني داشته است.
به گزارش نيچر ايران با توليد 17هزار و 598 مقاله در رده بيستم جهان از اين حيث قرار دارد و در عين حال بنا بر همين گزارشات گفته شده در اين سال بيشترين رشد علمي دنيا توسط ايران حاصل شده است.
اين جايگاه افتخار بزرگي است كه براي حفظ آن بايد تلاش بسيار زيادي كرد. بهعنوان مثال براي حفظ اين نرخ رشد، تعداد مقالات كشور بايد از رقم 17هزار به 20هزار مقاله (توليد 3هزار مقاله بيشتر در سال2012) برسد.
البته نبايد اين نكته را از نظر دور داشت كه هر چند ايران با 20درصد رشد نسبت به سال قبل عنوان بيشترين رشد توليد مقالات علمي دنيا را از آن خود كرده است اما اين به آن معني نيست كه در حال حاضر جايگاه مناسبي در دنيا داريم.
تنها رشد 15درصدي چين در سال گذشته به اندازه كل توليدات علمي ما (حدود 17هزار مقاله) در همين سال بوده است.
به عبارت ديگر اين رشد بالا در سال گذشته نشانگر نزديك شدن ما به كشورهاي ديگر بهخصوص كشورهاي پيشرفته نيست و هنوز فاصله زيادي با اين كشورها داريم.
به همين دليل هم توان علمي كشور براي نزديكشدن به اين كشورهاي پيشرفته بايد بيش از پيش تقويت شود.
از طرف ديگر دانشمندان و پژوهشگران كشور علاوه بر توجه به توليد دانش و علم و انتشار آن بهصورت مقاله در سطح جهاني بايد به بوميسازي توليدات علمي خود نيز توجه داشته باشند تا به اين ترتيب پژوهشها و تحقيقات آنها به عنوان حلقهاي از چرخه نوآوري وارد فاز تجاري شده و گرهي از صنعت و مشكلات جامعه را بگشايد.
بهاره صفوی – گروه دانش جام جم
منبع : جام جم