در دنیای کنونی، لجستیک نقشی مهم در ایجاد توسعه پایدار دارد. براساس مطالعات معتبر بینالمللی، بهبود و ارتقای عملکرد لجستیک به عنوان یکی از اهداف مهم توسعه کشورها، طی سالیان اخیر، مطرح شده است؛ چراکه لجستیک تاثیر بهسزایی بر فعالیتهای اقتصادی کشورها دارد. مشاهدات بانک جهانی طی سالهای 2007، 2010 و 2012 بیانگر این است […]
در دنیای کنونی، لجستیک نقشی مهم در ایجاد توسعه پایدار دارد. براساس مطالعات معتبر بینالمللی، بهبود و ارتقای عملکرد لجستیک به عنوان یکی از اهداف مهم توسعه کشورها، طی سالیان اخیر، مطرح شده است؛ چراکه لجستیک تاثیر بهسزایی بر فعالیتهای اقتصادی کشورها دارد. مشاهدات بانک جهانی طی سالهای 2007، 2010 و 2012 بیانگر این است که از میان کشورهای با درآمد سرانه همسطح، آن کشورهایی که عملکرد لجستیکی بهتری داشتهاند شاهد یک درصد رشد بیشتر در تولید ناخالص داخلی (GDP) و دو درصد رشد بیشتر در تجارت بودهاند.
تبدیل شدن به هاب لجستیکی بینالمللی و منطقهای، یکی از مهمترین راهبردهای تجاری کشورها طی سالیان اخیر در رشد و توسعه اقتصادی بوده است. کلمه هاب[1] طبق تعریف لغتنامهای به معنی محل تمرکز و تجمع فعالیتهای یک منطقه یا یک شبکه وسیعتر است. بطور کلی اگر هاب را یک نقش یا یک صفت برای یک مکان تصور کنیم، در این صورت در ابعاد کلان و ملی، از یک سو نقش یک کشور به عنوان هاب تجاری/لجستیکی در تجارت بینالملل و از سوی دیگر نقاطی از داخل آن کشور به عنوان هاب تجارت داخلی قابل بررسی خواهد بود. در شق اول میتوان عنوان هاب لجستیکی را به کشور اطلاق نمود که در این نوشتار این مفهوم از هاب لجستیکی دنبال میشود. به عبارت دیگر مجموعهای از ویژگیها برای یک کشور، آن را تبدیل به یک هاب تجاری/لجستیکی در سطح منطقهای یا بینالمللی میکند. برخی از ویژگیهای کلیدی هاب لجستیکی (که اتفاقا کشورمان اکثر آن ویژگیها را به نحو شایستهای داراست) در ادامه مورد اشاره قرار گرفته است.
برای تبدیل یک کشور به هاب لجستیکی/تجاری، هم ویژگیهای جغرافیایی و هم وضعیت زیرساختهای لجستیکی آن باید مدنظر قرار گیرد. تعداد کشورهای همسایه دارای مرز دریایی و زمینی، سطح دسترسی به بازارهای منطقهای از طریق مدهای مختلف حملونقل، طول مرزهای آبی، کریدورهای ترانزیتی که کشور در آنها عضو است، طول کل جادهها، طول بزرگراهها و آزادراهها، طول خطوط ریلی، تعداد بنادر، تعداد فرودگاههای بینالمللی، ارتباطات حملونقل چندوجهی، کمیت و کیفیت هابهای لجستیکی داخل کشوری و وضعیت کلی تجارت و صنعت لجستیک کشور به عنوان مهمترین ویژگیها و پتانسیلهای لازم برای تبدیل شدن کشوری به هاب لجستیکی مورد توجه میباشند.
جالب است بدانیم که ایران نیز با توجه به سابقه دیرینه بازرگانی و لجستیک، موهبتهای خدادای و موقعیت ژئوپلیتیک خود باعث شده است تا ایران را کشوری لجستیکی بنامند. قرار گرفتن در مسیر پنج کریدور اصلی ترانزیت و حملونقل بینالمللی، امکان استفاده و بکارگیری همه روشهای پنجگانه حملونقل (اعم از: جادهای، ریلی، هوایی، دریایی و خطوط لوله)، داشتن ساحل آبی و مرز خشکی گسترده، دسترسی به آبهای آزاد، داشتن بنادری که پتانسیل قرار گرفتن بین ده بندر بزرگ لجستیکی دنیا را دارا هستند، وسعت زیاد و بازار مصرف وسیع کشور، دسترسی به کشورهای زیاد در شعاع مشخص جغرافیایی، وجود ارتباط کالایی زیاد بین کشورهای اطراف ایران که ترانزیت آنها از ایران (درصورت فراهم بودن شرایط مساوی با سایر مسیرهای رقیب) هم به لحاظ زمان و هم هزینه مقرون به صرفهتر میباشد؛ همه و همه بیانگر مزیتهای لجستیکی فوقالعاده و حتی منحصر بفرد ایران میباشد.
اما با تمام امکانات و فرصتهای موجود جهت تبدیل شدن کشور به یک مرکز/هاب لجستیکی، متاسفانه نتوانستهایم از این موهبتهای الهی و سابقه دیرین در امر لجستیک و بازرگانی به نحو مناسبی بهره ببریم. درحالیکه دغدغه اصلی دهههای اخیر نظام برنامهریزی کشور، توسعه صنعتی کشور بوده و هرچه برنامههای توسعه بیشتر رنگوبوی صنعتی میگرفتهاند بیشتر مورد تمجید و تعریف بودهاند؛ برخی کشورهای همسایه (همچون ترکیه و امارات متحده عربی) با درک درست شرایط محیطی و آیندهگاری صحیح، بهطور شایستهای از موقعیت منحصربفرد منطقه خاورمیانه در جهت توسعه لجستیک و تجارت خود بهره بردهاند. بهگونهایکه امروزه دنیا، کشور نفتخیزی همچون امارات را نه به خاطر چاههای نفتش بلکه بهخاطر هاب لجستیکی بودنش میشناسد.
امروزه موقعیت کشور امارات به عنوان هاب تجاری، بازرگانی و لجستیکی خاورمیانه به سرعت در حال ارتقاء است. کشور امارات با وجود داشتن تنها چهار کشور به عنوان کشورهای هم مرز زمینی یا دریایی، امروزه پیشرو ارائه خدمات تجاری، مالی و لجستیکی بینالمللی است که آن را تبدیل به یک هاب تجاری منطقهای و بلکه بینالمللی به عنوان رابط بین جهان شرق و جهان غرب نموده است. چنانچه گزارشات نشان میدهند، درآمد امارات از بازار لجستیک در سال 2014 به حدود 10 میلیارد دلار خواهد رسید. حال آنکه در سال 2010 کل درآمد بازار لجستیک این کشور حدود 7 میلیارد دلار بوده است.
کشور ترکیه نیز که در محل تقاطع مسیرهای جادهای بین اروپای شرقی، آفریقای شمالی و خاورمیانه و منطقه دریای خزر دارد، نقش یک هاب تجاری/لجستیکی مهم را بین سه قاره ایفا میکند. موقعیت جغرافیایی این کشور که پلی میان قاره اروپا و خاورمیانه محسوب میشود، نقش مهمی را در تبدیل شدن آن به یک هاب لجستیکی و یک کشور ترانزینی مهم در منطقه داشته است. در واقع کشور ترکیه نقش محوری در دسترسی منطقه اروپا به بازارهای قفقاز و خاورمیانه ایفا میکند. کل ارزش کالاهای جابجا شده بین شرق و غرب یا به عبارتی بین اقتصادهای توسعه یافته و در حال توسعه، ارزشی در حدود هزار میلیارد دلار بوده و پیشبینی میشود ترافیک کانتینری بین این دو منطقه تا سال 2015 به حدود 110 میلیون TEU برسد. کشور ترکیه (و همچنین ایران) به دلیل موقعیت جفرافیایی خود دقیقاً در قلب این مسیر تجاری قرار دارد. توسعههای برنامهریزی شده برای زیرساختهای تجاری این کشور از قبیل بنادر، فرودگاهها و شبکه جادهای نشانههای آشکاری از عزم این کشور برای بهرهگیری هر چه بیشتر از مزیت جغرافیایی این منطقه در تبدیل شدن به گذرگاه ترانزیتی منطقه هستند.
با مطالعه راهبردهای توسعهای کشورهای ترکیه و امارات در مییابیم که این دو کشور، دو رویکرد متفاوت برای ایفای نقش در تجارت بینالملل و تجارت منطقه اتخاذ کردهاند. درحالیکه، توجه اصلی تجاری امارات برمبنای تبدیل شدن به هاب لجستیکی منطقه است؛ ترکیه بهدنبال توسعه ظرفیتهای ترانزیتی و جابجایی خود برای تبدیل شدن به گذرگاه ترانزیتی میباشد. از همینرو وقتی به برنامههای توسعه این دو کشور دقت میشود، مشاهده میگردد که کشور امارات بهدنبال توسعه زیرساختهای موردنیاز هاب لجستیکی است (همچون: فرودگاهها، بنادر، شهر لجستیکی و …) حال آنکه کشور ترکیه توسعه زیرساختهای موردنیاز ترانزیت را دنبال کرده است (همچون: جادهها، ریل، بنادر، ناوگان حملونقل و …).
با مقایسه وضعیت ایران با کشورهای ترکیه و امارات به این نکته میرسیم که گرچه ایران به نسبت ترکیه و امارات دارای پتانسیل و شرایط بهتری برای تجارت است؛ اما عملکرد و بهرهبرداری از این ظرفیتها خیلی ضعیفتر از کشورهای ترکیه و امارات بوده است. قطعا رشد فزاینده کشورهای رقیب ایران در منطقه (ترکیه و امارات) و فاصله قابلتوجه آنها با ایران، یکی از تهدیدهای اصلی کشور در مسیر توسعه زیرساختهای تجاری و تبدیل شدن به هاب لجستیکی میباشد.
ایران میتواند بمانند کشور ترکیه نقش هاب ترانزیتی منطقه را ایفا نماید. چرا که هر دو کشور ارتباط دهنده شرق به غرب هستند. به واقع، میتوان ادعا نمود که این دو کشور نقش مکمل یکدیگر را در برقراری زنجیره مسیرهای ترانزیتی بین شرق و غرب را ایفا میکنند.
همچنین ایران به دلیل دسترسی به آبهای آزاد در بخش جنوبی کشور، میتواند بمانند کشور امارات نقش هاب توزیع دریایی و هوایی را ایفا کند. چرا که وضعیت جغرافیایی جنوب کشور مشابه و در مواردی بهتر از کشور امارات است. مزیت ایران ایجاد ارتباط بین بخش وسیعی از آسیا و بخصوص خاورمیانه و آبهای آزاد است که امارات به دلیل دسترسی محدود زمینی به چند کشور عربی از این مزیت محروم است. لذا ایران به جهت دارا بودن این مزیت، میتواند به هاب ترانزیت و توزیع دریایی و زمینی یا هوایی بخش قابل توجهی از آسیای غربی و آسیای میانه تبدیل شود.
بطور کلی ایران از نظر موقعیت جغرافیایی در وضعیت مطلوبی قرار داشته و مزیتهای فراوانی را برای تبدیل شدن به هاب ترانزیت و هاب لجستیک برای منطقه غرب آسیا داراست. ایران قادر است همزمان نقشی مشابه دو کشور امارات و ترکیه را در منطقه ایفا کند.
این موضوع را با تاکید بر این نکته به پایان میرسانم که تبدیل شدن ایران به هاب لجستیکی/تجاری منطقه و جهان قطعا میتواند به عنوان یک اهرم بسیار قوی پیشگیرانه در مقابل تحریمهای غیرمنصفانه بینالمللی و کشورهای غربی عمل نماید. چرا که وقتی ایران شاهراه ارتباطی و هاب تجاری خیلی از کشورهای دنیا باشد و تعاملات تجاری فیمابین این کشورها از بستر ایران صورت پذیرد؛ قدر مسلم همین کشورها در قبال اعمال و تصویب تحریمهای اقتصادی علیه ایران موضع مخالف خواهند گرفت. بدون شک، در صورت تبدیل شدن ایران به هاب لجستیکی بینالمللی، دیگر حذف کردن ایران از صحنه تجارت بینالملل امری غیرممکن خواهد بود و ایران قدرت چانهزنی بالایی در صحنههای بینالمللی خواهد داشت. بدون اینکه مجبور باشد برای جلب حمایت کشورها بدانها امتیازات ویژهای بدهد.
[1] Hub
سرمقاله ماهنامه علمی-تخصصی لجستیک و زنجیره تامین به نقل از وب سایت لجستیک و زنجیره تامین / تهیه و تنظیم : مجتبی سلیمانی سدهی