ممکن است تا این مرحله هنوز موفق به ارائه راه حل قطعی نشده باشید و یا تضاد مورد نظر را به خوبی تعیین نکرده باشید در این گام آخرین توصیه ها را در این باره یاد خواهید گرفت. اگر هنوز به جواب نرسیده اید: دوباره به گام ۱ بازگردید؛ احتمالا مسئله شما خود ترکیبی از […]
ممکن است تا این مرحله هنوز موفق به ارائه راه حل قطعی نشده باشید و یا تضاد مورد نظر را به خوبی تعیین نکرده باشید در این گام آخرین توصیه ها را در این باره یاد خواهید گرفت.
اگر هنوز به جواب نرسیده اید:
- دوباره به گام ۱ بازگردید؛ احتمالا مسئله شما خود ترکیبی از چند مسئله می باشد بنابراین نمی توانید مسئله خود را به خوبی تعریف کنید. لذا بهتر است ضمن توجه به تعریف اولیه، مسئله خود را به چند زیر مسئله کوچکتر تقسیم کرده و مسئله را در سطح کوچکتری بررسی کنید. اشتراک بین مسئله ها را به حداقل برسانید.
- یک احتمال دیگر این است که تضاد مورد نظر را به خوبی تعریف نکرده اید. به دنبال خاصیت های دیگر از یک جز سیستم باشید که در تضاد با یکدیگر هستند و یا از مشتق ها و ترکیبات آن خاصیت ها استفاده کرده و تضاد را دوباره تعریف کنید.
- باز اگر مسئله تان حل نشده باشد، احتمالا عوامل تاثیرگذار دیگری وجود دارند که خارج از محیط مسئله تان ( میدان جنگ ) می باشند. سیستم خود را با میدان جنگش در نظر بگیرید و سعی کنید اجزاء و منابع بیرونی در سطح فرا سیستم مسئله را نیز وارد میدان جنگ کنید و تعاملات آنها را مشخص کنید و مسئله را دوباره تعریف کنید.
- یکی از تکنیک های خلاقیت و نیز راه های از بین بردن چارچوب های ذهنی، جایگزین سازی مسئله با مسئله دیگر در حوزه های دیگر صنعت و کسب و کار است که راحتتر آن را درک می کنید به شرطی که صورت مسئله تغییر نکند. البته جایگزین سازی به این آسانی نیست ولی اگر موفق به انجام این مهم شوید، روزنه های شفاف تر و خلاقانه تری به روی چشمانتان باز خواهد شد.
تعریف مجدد صورت مسئله و تکرار گام های پیشین ممکن است چندین بار در یک چرخه انجام شود. هیچ قطعیتی برای صحت تعریف اولیه شما از مسئله وجود ندارد. همیشه به دیده ی تردید به مسئله خود نگاه کنید و هر زمان که احساس کردید، صورت مسئله را جایگزین و یا تغییر دهید. نکته ی دیگر همراه کردن دوستان خود یعنی کاغذ و قلم در تمام مراحل حل مسئله می باشد. کار کردن با آنها را بیاموزید.