حتما گاهی اوقات تبلیغاتی دیدهاید که قیمت یک محصول یا خدمات در مقایسه با میزان معمول آن در بازار تفاوت بسیار زیادی دارد. نخست شرطی بین خودمان برای ادامه بحث بگذاریم، فرض ما بر این است که کاهش قیمت یک کالا یا ارائه خدمات، بهدلیل بیکیفیت بودن کالاها نسبت به موارد مشابه آن نیست. یک […]
حتما گاهی اوقات تبلیغاتی دیدهاید که قیمت یک محصول یا خدمات در مقایسه با میزان معمول آن در بازار تفاوت بسیار زیادی دارد. نخست شرطی بین خودمان برای ادامه بحث بگذاریم، فرض ما بر این است که کاهش قیمت یک کالا یا ارائه خدمات، بهدلیل بیکیفیت بودن کالاها نسبت به موارد مشابه آن نیست. یک مثال برای اینکه پذیرفتن این شرط برای شما آسان شود فروشگاههای زنجیرهای است که قیمت محصولات آنها از قیمت درج شده بر روی کالاها کمتر است یا برای مثال وقتی یک تبلیغ آرایشگاه را میبینید که نوشته شده است «اصلاح کامل با شستوشو و حالت دادن فقط ده هزار تومان» که حتی زیر نرخ اتحادیه است، اینگونه رفتار بنگاهها و عاملین کسبوکار در مفهومی تحت عنوان «صرفهجویی در مقیاس» در علم اقتصاد گنجانده شده است.
منظور از مقیاس سطح خروجی یا میزان محصول تولیدی در یک بنگاه اقتصادی است. مقیاس تولید کارخانه تولید کفش یا خودرو، تعداد محصولات تولید شده آنها در یک بازه زمانی خاص است و مقیاس تولید یک مکانیکی، تعداد مشتریان آن در زمانی خاص است. وقتی در اخبار میخوانید تولید فولاد ترکیه در سال ۲۰۱۵ برابر ۵/ ۳۱ میلیون تن بوده درحالیکه این میزان برای کشور ما ۵/ ۱۶ میلیون تن بوده، به این معنی است که مقیاس عملکرد ترکیه در این زمینه دو برابر ایران بوده است.
مفهوم صرفهجویی در مقیاس به عبارت ساده بررسی میکند چگونه با افزایش مقیاس یک کسب وکار هزینه تولید هر واحد اضافی نسبت به قبل کاهش مییابد. دو عنوان جدید به بحث خود اضافه میکنیم؛ «هزینه ثابت» و «هزینه متغیر». برای مثال یک آرایشگاه یا سوپر مارکت یا کارخانه تولید لاستیک را درنظر بگیرید. مکانی که آرایشگر یا فروشنده سوپر مارکت برای کسب وکار خود اجاره کرده صرفنظر از اینکه یک مشتری داشته باشند یا صد مشتری هزینهای ثابت بهصورت ماهانه برای صاحب آن دارد یا دستگاههای خط تولید لاستیک برای تولید یک لاستیک تا هزار لاستیک ثابت است. بخش دیگری از هزینه بنگاههای اقتصادی هزینههایی است که با افزایش مقیاس تولید، هزینه آنها نیز افزایش مییابد، برای مثال وقتی تعداد مشتریان آرایشگر زیاد میگردد هزینه خرید تیغ، تافت، کرم مو، ژل و… افزایش مییابد یا برای تولید هر واحد اضافی لاستیک مواد اولیه بیشتری نیاز است بنابراین هزینههای متغیر با افزایش مقیاس تولید روند فزاینده خواهند داشت.
حال اگر تعداد مشتریان، میزان محصولات یا بهعبارتی همان مقیاس تولید افزایش یابد هزینههای ثابت شما بر تعداد بیشتری تقسیم شده و سازوکار صرفهجویی شروع به کاهش هزینههای شما و افزایش درآمد شما میکند. وقتی هزینههای شما کاهش یابد شما میتوانید قیمت خود را کاهش دهید و گوی سبقت را در بازار رقابت بربایید. وقتی یک کارواش ده مشتری داشته باشد که دریافتی از هرکدام از آنها ۱۲ هزار تومان است بهتر است یا بیست مشتری داشته باشد که هرکدام ۹ هزار تومان پرداخت کنند؟ البته حالت دوم با افزایش شصت هزار تومانی بهتر از حالت اول است. ذکر یک نکته دیگر لازم است که بحث ما در مواردی است که هزینه ثابت سهم بزرگتری از هزینههای متغیر در کسب و کار اقتصادی مدنظر داشته باشد. برای مثال صرفهجویی در مقیاس یک ساندویچ فروشی که هزینه متغیر آنکه همان مواد اولیه ساندویچ است بسیار پایینتر از کارخانه رب گوجه است.
صرفهجویی در مقیاس همان اصلی است که برخی فروشندگان بهخوبی آن را میفهمند و آن را به عاملی برای افزایش سهم خود از بازار تبدیل میکنند. برای مثال یک دفتر نمایندگی بیمه را در نظر بگیرید، اگر نماینده بیمه اقدام به استخدام سه بازاریاب با حقوق ماهانه دو میلیون تومان کند هزینه ثابت او در ماه شش میلیون تومان افزایش مییابد اما اگر این مبلغ را بر حجم مشتریانی که آنها جذب کردند برای مثال سیصد نفر تقسیم کنیم هزینه اضافه شده شما ماهانه تنها بیست هزار تومان بوده است. اگر حقالزحمه یا کارمزد حاصل از هر نفری که بیمه شده است بیست و پنج هزار تومان باشد نماینده بیمه با صرف بیست هزار تومان در یک ماه، یک میلیون و پانصد هزار تومان سود دریافت کرده است.
مفهوم صرفهجویی در مقیاس پاسخ برخی ابهامات ذهنی شما را بهخوبی میدهد، مثلا وقتی در مترو میبینید یک عدد مداد نوکی با پنج نوک تنها هزار تومان است برایتان این سوال پیش میآید که چطور چنین چیزی ممکن است؟ پاسخ این سوال در تکنولوژی تولید این محصولات است که فرآیند تولید را با هزینه ثابت بالا و هزینه متغیر پایین ممکن کرده است با بالا رفتن میزان تولید این هزینه روی محصولات تولید شده پخش میگردد و تولید آن را با قیمتی که میبینید میسر میسازد.
اصل اساسی نهفته در این مثالها بهرهوری، تکنولوژی و تخصص است. چرا تولید خودروهای خارجی با کیفیت و ایمنی بالا با قیمت پایین امکانپذیر است درحالیکه در داخل کشور چنین چیزی میسر نیست؟ کشورهای پیشرو در این صنعت با ایجاد تکنولوژیهای جدید، بهرهوری در استفاده منابع متغیر را افزایش دادهاند. وقتی قسمتهای مختلف یک کارخانه با تکنولوژی جدید و سرعت بالا قادر به تولید حجم بیشتری از کالا هستند، تولید کالا در مقیاس بالا صرفهجویی را به ارمغان میآورد. این صرفهجویی قدرت استراتژیک شرکتها در تغییر قیمتهای خود را بالا برده، وقتی شما بتوانید کالایی را ارزانتر تولید کنید حجم متقاضیان برای خرید کالای شما افزایش مییابد و با گسترش تولید خود صرفهجویی بیشتر و سود بیشتری نصیبتان میشود. در جریان همین گسترش میزان تولیدات است که نوآوریها و نبوغ نیز شکوفا میشود و زمینه پیشرفت اقتصاد یک کشور را فراهم میسازد.