دیروز صبح در مراسمی، جایزههای کیفیت را به تعدادی از سازمانها تقدیم کردند. واکنش تعجببرانگیز تعدادی از همکارانم پس از شنیدن نام برگزیدگان، بهانه این یادداشت شد. میگفتند: مثلا چطور ایرانخودرو میتواند جایزه کیفیت ببرد وقتی که نمونههای مختلف ایراد کیفی در […]
دیروز صبح در مراسمی، جایزههای کیفیت را به تعدادی از سازمانها تقدیم کردند. واکنش تعجببرانگیز تعدادی از همکارانم پس از شنیدن نام برگزیدگان، بهانه این یادداشت شد. میگفتند: مثلا چطور ایرانخودرو میتواند جایزه کیفیت ببرد وقتی که نمونههای مختلف ایراد کیفی در محصولات آن دیده شده است؟ سایپا چطور ممکن است کیفی باشد وقتی پراید، همین پرایدی است که میبینیم؟ و همینطور از شرکتهای دیگر ایرانی و فرنگی مثال میآوردند.
طبیعی است که انتظار داشته باشیم روالی برای ارزیابی، معیارهایی برای انتخاب و شاهد و دلیل کافی برای اثبات برتر بودن دریافتکنندگان جایزهها، تعریف و طراحی شده باشد. درست است که شاید آن همکاران از دانش کیفیت کمبهرهاند و اطلاع زیادی از معنای این جایزه ندارند، اما حرفشان را نمیشود به این بهانه و به راحتی رد کرد!
بهروز بودن و لبه مرزهای دانش حرکت کردن، بسیار دوستداشتنی و جذاب و از منظر علم و تحقیق، یک باید است. دانشگاهها اصرار دارند منابع و مراجع پروپوزال پایاننامهها یا استنادها در مقالههای علمی، به روز باشند و از 2010 پایینتر نروند. از آن سو مثلا در کلاس درس بازاریابی، کتابهای بازاریابی نوشته فیلیپ کاتلر و دیگران با ترجمه دکتر فروزنده، دکتر ونوس، دکتر روستا یا دیگران، تدریس میشود و بر اساس آن از دانشجو آزمون میگیرند. برای ورود به دانشگاه هم، همین خانواده کتابها مبنا هستند. این کتابها گاهی 20 سال پیش تالیف شدهاند یا ترجمههای کهنه ولی تکرار چاپ دارند. میفهمم که درباره کتابهای پایه علمی و اصول فیزیک و شیمی و ریاضی یا مهندسی، تاریخ چاپ ماجرای دیگری دارد.
از سوی دیگر، اگر در نظر بگیریم که ما در ایران سال 1392 زندگی میکنیم، فضای بازار، کسب و کار و تولید ما به این مختصات زمانی و مکانی و شرایط تعلق دارد. فضای رقابتی آمریکا، حمایت دولتی چین یا سنگاپور، زیرساخت اروپا، تجربه سالیان ژاپن و تکاپوی کره جنوبی را نداریم. کوچههای ما با بزرگراههای خارج از کشورمان فرق دارد و تازیدن در اتوبانهای آنها با خمهای کوچههای ما یکی نیست. آیا هنوز باید دنبال منابع بهروز و نو باشیم و نسخههای تخیلی و مدلهایی که کار نمیکنند اما روی کاغذ و در پاورپوینت زیبا و قابل تحسین هستند را ارایه کنیم؟ یا به مسالههای همسان شرایط خودمان و منابع مرتبط اما قدیمیتر ولی کارآمد هم باید بپردازیم؟
فاصله بین دانستهها و بهکاربستههای ما، چطور کم میشود؟ چند پایاننامه و مقاله کاربردی داریم که جوان دانشجو یا استاد ما با ادعا و استناد به آن بگوید که مسالهای از سر راه بخش تولید و صنعت یا خدمات این کشور را در این زمان حل کرده است؟ آیا همچنان مدل بدهیم و مقایسه کنیم فلان متدولوژی را بهمان متدولوژی و تاثیر این بر آن را به طور کلی و در محیط غریب، بسنجیم؟
منبع : خبرآنلاین
محمود کریمی
تاریخ : 19 - آذر - 1392یک آقای مدیر در دستگاه کارفرما، با سالها سابقه و ادعای “ما خودمان قبلا در پروژه های مهندسی ارزش بوده ایم” در کارگاه می فرمودند : “پس کی گزارش را می آورید ما نظر بدهیم؟” عرض شد خدمتشان که شما الان عضو تیم مطالعه هستید و در پشت صحنه تولید محتوا و تولد گزارش حضور دارید. یعنی اینجا آشپزخانه است و داریم با هم غذا می پزیم قربان. میز ناهار را بعدا می چینیم و خودمان هم از آن می چشیم. بعد از کارگاه پروژه اول، فرمایش شد که برای سرعت بخشیدن به کار، می شود همین اطلاعات را در گزارش پروژه دوم کپی پیست کنید!؟
فکر می کردم ما اشتباهی مشاور بودیم آن جا یا …
سيد هادي حسيني امين
تاریخ : 17 - آذر - 1392جناب مهندس كريمي سلام
مطالبي كه شما فرموديد جاي تامل بسيار دارد اما اينجانب كه سابقه 7 ساله در صنعت خودرو كشور دارم از پتانسيل بالاي كارشناسان اين شركت ها باخبرم. اما نكته اينجاست كه فرصت لازم به آنها داده نمي شود. بسياري از همكاران اينجانب در حال حاضر براي پياده سازي ايده هاي خود به خارج از كشور رفته اند و تني چند از آنها نيز از صنعت زده شده و به دامان شغل آزاد پناه برده اند. بنابراين ضعف علمي صنعت خودروسازي بيشتر نشات گرفته از همان مثل قديمي سپردن كارهاي بزرگ به خردان و كارهاي خرد به بزرگان است.
سید علیرضا
تاریخ : 13 - آذر - 1392عمق فاجعه؛ خیلی خوب بود آقای علی جباری :)
حمید علی جباری
تاریخ : 11 - آذر - 1392سلام
آقای مهندس کریمی عزیز
ضمن تشکر از مطلب عنوان شده، پیشنهاد می کنم یک پروژه مهندسی ارزش در برترین واحد اجرا فرمائید تا عمق فاجعه مشخص شود.
با آرزوی سلامتی و شادکامی
فروزنده طبیبی
تاریخ : 4 - آذر - 1392این نوشته واقعا” انسان را به فکر وامیدارد درطول سال ما شاهد برگزاری مراسم مختلف واهدای جایزه های مختلف است مثلا”از هم اکنون فراخوان معرفی مهندس برجسته انجام شده است در معیارهای این انتخاب چقدر روشهای سنجش واقعی در نظر گرفته شده است خدا میداند ایکاش بخشی از بودجه اختصاص یافته به این مراسم صرف بهبود روشهای انجام کار ونهایتا”توازن علم وعمل میشد
مسیح شرایعی
تاریخ : 4 - آذر - 1392خوب یا بد واقعیت این است .