راهکارهای نجات اقتصاد: اعتمادسازی دغدغه اصلی/ حامد شکوری گنجوی
راهکارهای نجات اقتصاد: اعتمادسازی دغدغه اصلی/ حامد شکوری گنجوی

همگان می دانند که اقتصاد نه تنها خود سیستمی متشکل از اجزاء گوناگون و درهم تنیده است، بلکه تعاملات کاملا نزدیکی نیز با سیستم جامعه و سیاست دارد. در شرایط فعلی کشور، مساله از حد راه حل های صرفا اقتصادی گذشته و مسائل اجتماعی مهم تر و مشکلات بنیان کن تری به وجود آمده اند […]

همگان می دانند که اقتصاد نه تنها خود سیستمی متشکل از اجزاء گوناگون و درهم تنیده است، بلکه تعاملات کاملا نزدیکی نیز با سیستم جامعه و سیاست دارد.

در شرایط فعلی کشور، مساله از حد راه حل های صرفا اقتصادی گذشته و مسائل اجتماعی مهم تر و مشکلات بنیان کن تری به وجود آمده اند که فرهیختگان و دست اندرکاران باید به آنها بپردازند.

به عنوان نمونه، گرچه شاید به نظر برسد افزایش نرخ ارز می تواند عاملی برای جلوگیری از خروج ارز و افزایش صادرات باشد، و هر چند تا حدودی هم چنین اثری به طور کاملا بخشی و نه سیستمی مشهود است، اما تاثیرات عمیق عوامل روانی در جامعه، مانع از اثرگذاری ماندگار این عامل به تنهایی خواهد شد.

بازسازی اعتماد عمومی باید اصلی ترین دغدغه ها برای همه، از جمله فرهیختگان، و به ویژه دست اندرکاران سیاستگذاری باشد. مردم و سرمایه گذارانی که بخواهند چرخ تولید را دوباره به راه بیاندازند اکنون به سیستم اقتصادی بیمار و غیرقابل پیش بینی کشور در پایین ترین سطح از اعتماد می نگرند.

مهم ترین حرکت ها و اقدامات باید در جهت همدلی و همبستگی مردم، همراه با تقویت تعلقات ملی و میهنی ایشان (که البته منافاتی نیز با تعلیمات اسلامی ندارد) طراحی و اجرا شود.

لازمه چنان سیاستگذاری های سیاست مدارانه ای، مقابله جدی با فساد گسترده است؛ اقدامی که یقینا بسیار جدی تر و بیش از آنچه مشهود است از نهادهای مسئول از جمله مجلس و به ویژه قوه قضائیه انتظار می رود و متاسفانه به نظر نمی رسد در این ارکان، توان و یا اراده چندانی برای آن وجود داشته باشد.

تسهیل مقدمات ایجاد کسبوکار و بهبود فضای آن و بالاخره جلب اعتماد سرمایه گذاران در گرو آن است که ثبات نسبی در شرایط سیستم اقتصادی و اجتماعی به وجود آید تا مردم بتوانند دارایی های خود را از بازارهایی غیرمولد مانند سکه و ارز به سمت تولید برگردانند.

با آنکه دستیابی به چنان شرایطی در کوتاه مدت میسر نخواهد بود، اما چاره ای هم جز آن مشاهده نمی شود. اولین اقدامات در این مسیر بازنگری قوانین و آیین نامه ها و ساده سازی آنها، ایجاد شفافیت اطلاعاتی و آزادی قانونمند رسانه ها، اجرای بدون مسامحه قانون و تنبیه مناسب متخلفان، حمایت از تولید و سرمایه گذاران است تا حرکت تدریجی به سمت ثبات شکل گیرد.

بی ثباتی و آینده مبهم سیاسی و اقتصادی از یک سو و تردید نسبت به خیرخواهی مسؤولان تاثیرگذار و صاحب قدرت در حال حاضر، شدیدا مانع هرگونه تحرکات اقتصادی مفید و موثر می شود. با تشخیص سره از ناسره، شناسایی افراد شایسته و دانا (که در همین دانشگاه ها نیز یافت می شوند) که بتوانند جایگزین دست اندرکاران نالایق شوند، شاید بتوان نظر مردم و فعالان اقتصادی را جلب و نسبت به آینده امیدوار کرد.

به امید آسایش مادی و آرامش معنوی مردم ایران