دکتر حسین تهرانی نیکنژاد محقق ارشد و مدیر تحقیقات و توسعه در گروه تویوتا ـ ژاپن تقریباً همهی دنیا، کارمندان و مدیران ژاپنی را جزو بهترین و کارآمدترین کارمندان دنیا میدانند و کتابها و مقالات زیادی در تمجید از روشها و اصول مدیریت و بهرهوری ژاپنی نوشته شده است، ولی تاکنون کمتر کسی به علل […]
دکتر حسین تهرانی نیکنژاد
محقق ارشد و مدیر تحقیقات و توسعه در گروه تویوتا ـ ژاپن
تقریباً همهی دنیا، کارمندان و مدیران ژاپنی را جزو بهترین و کارآمدترین کارمندان دنیا میدانند و کتابها و مقالات زیادی در تمجید از روشها و اصول مدیریت و بهرهوری ژاپنی نوشته شده است، ولی تاکنون کمتر کسی به علل اصلی و واقعی این تفاوتها میان کارمندان و مدیران ژاپنی با سایر نقاط دنیا پرداخته است. آیا این وظیفهشناسی و سختکوشی، بالفطره در ژن و ضمیر کارمندان ژاپنی از بدو تولد قرار دارد یا آنها نیز مانند بقیهی مردم دنیا ترجیح میدهند تا راحت و بدون استرس بوده و بهسادگی پول زیادی درآورده و مدام در حال تفریح و خوشگذرانی باشند. درست مانند کوه یخ شناور در آب که تنها بخش اندکی از آن نمایان و پدیدار است، ماهیت و انگیزهی واقعی اینهمه تلاش، دقت و نظم کارمندان ژاپنی نیز تا حد زیادی مخفی نگاه داشته شده است و تاکنون تنها از آن تمجید و تقلید ناقص شده است. تنها زمانی میتوانید به واقعیت و ماهیت اصلی روشها و اصول مدیریت ژاپنی آگاه شوید، که مدتی طولانی در ژاپن زندگی کرده و بهعنوان کارمند تماموقت مشغول به کار شده و با تمام وجود فرهنگ کار و زندگی در ژاپن را درک کنید.
انگیزهی اصلی من از این نوشتار، برمیگردد به مطالبی ـ شما بخوانید چرندیات و دروغ های بزرگ ـ که در ایران تحت عناوین پرطمطراقی مانند سیستمهای مدیریت و بهرهوری ژاپنی به دانشجویان دانشگاهها و مدیران صنعتی خورانده میشود و پس از ۲۰ سال هدر دادن هزینه و وقت فراوان، یک سانتیمتر هم در رسیدن به کارایی و نظم شرکتهای ژاپنی، پیشرفت نداشتهایم. متأسفانه مدرسان این دورهها در ایران، با خواندن یک کتاب و یا مقاله و بدون تفکر عمیق و ارزیابی معایب و مزایای این روشها، گمان میبرند داروی شفابخش و معجزهی نجات صنعت بیمار ایران را یافتهاند و با تزریق و انتشار مطالب سطحی و گاه اشتباه، حال این صنعت بیمار را با تحمیل هزینههای بیشتر، وخیمتر میکنند.
پیش از موشکافی و بررسی دلایل واقعی مربوط به نظم و کارایی بالای کارمندان ژاپنی، از قضاوت در رابطه با خوب یا بد بودن این روشها پرهیز میکنم، زیرا هر سیستمی باید در مکان، زمان و متناسب با خصوصیات اعضای تشکیلدهندهی آن بررسی و قضاوت شود. قسمت اعظم این کوه یخ زیبای «سیستمهای کارآمد مدیریت ژاپنی»، که در زیر آب پنهان شده و نمایان نیست، از سه بخش عمدهی «وحشت و ترس شدید»، «مدیریت پادگانی و خشن» و «شستوشوی مغزی موثر» تشکیل شده است. درست مانند اصول ماکیاولیسم در سیاست، که برای پیشرفت و موفقیت در سیاستورزی و کشورداری، استبداد، تهدید و سرکوب را به سیاستمداران و صاحبان قدرت تجویز میکند؛ در سیستمهای صنعتی نیز برای داشتن کارایی بالا، رشد و برخورداری از کارمندان دقیق و منظم، روشهای کاملا مشابهی (بخوانید ماکیاولیسم صنعتی) توسط شرکتهای ژاپنی برای مدیریت کارمندان و شرکت در پیش گرفته شده است.
یکی از سلاحهای سری و موثر شرکتهای ژاپنی برای کار کشیدن از کارمندان و حتی مجبور کردن آنها به زانگیو است؛ اضافهکاری مجانی و فی سبیلالله! که بهخاطر ترس شدید کارمندان ژاپنی از ایجیمه یا طرد شدن، در محیط کار اتفاق میافتد. برای کارمندان ژاپنی که معمولا روابط خانوادگی و فامیلی سردی دارند و تمام دوستان و زندگی آنها در محیط کار تعریف شده است، ایجیمه، بهمعنای تنها شدن مطلق و قرار گرفتن در سلول انفرادی است. بهمحض ایجیمه، تمام همکاران و دوستان صمیمی که هر روز با هم گپ و گفت و مهمانیهای پس از کار داشتند، هرگونه ارتباط و صحبت را بهطورکلی قطع کرده و طعنهها و مسخره کردنهای بیپایان از سوی همین همکاران و دوستان بهظاهر خوب و قدیمی شروع میشود!! کارمند ایجیمه، طوری طرد میشود و نادیده گرفته میشود، که انگار وجود خارجی نزد؛ انگار یک روح سرگردان باشد؛ نه دیده و نه شنیده میشود!
من در طول مدت فعالیتم در شرکتهای ژاپنی، سه نفر از همکاران ژاپنی ایجیمه شده را دیدهام . دو نفرشان، کارشان به دکتر روانپزشک، مرخصیهای طولانی و سرانجام اخراج از شرکت انجامید و نفر سوم، که کمی پوست کلفتتر است، بهدنبال کار در شرکتهای دیگر است.
همچنین برای دوام و استمرار مدیریت خشن و پادگانی موجود در شرکتهای ژاپنی، نیاز به آموزش مستمر ـ شما بخوانید شستوشوی مغزی!ـ کارکنان است تا به اجرای بیچون و چرای فرامین شرکت و مدیران، اعتقاد و ایمان راسخ داشته باشند و تخطی از آن را گناه کبیره بدانند. در رابطه با آموزش، بهطرز شگفتانگیزی ژاپنیها بسیار کوشا و سمج هستند.
توانایی شگرف آنها در بیان سادهی مطالب، بیشتر همراه با شکل و عکسهای ساده، و تکرار مداوم و مستمر مطالب آموزشی است، تا در کارکنان نهادینه شود. حداقل در رابطه با خود من، بر اثر همین آموزشهای مستمر و پیگیر، اجرای قوانین شرکت، حالت ناخودآگاه و خودکار پیدا کرده است و دیگر بر صحیح و یا غلط بودن آنها تامل نکرده و مثل یک ماشین دقیق آنها را موبهمو اجرا میکنم.
در ایران معمولاً درک مطالب آموزشی برای همگان در یک سازمان با سطح متفاوت از تحصیلات و دانش، دشوار بوده و آموزشها پیگیری و استمراری ندارد و درنتیجه، بهسرعت فراموش میشود. مثال بارز آن، خودروسازان ایرانیاند، که سالیان سال است، میلیاردها تومان برای آموزش کیفیت و بهرهوری به کارکنان شرکت صرف کردهاند و نتیجهی آنهمه تلاش و هزینه، در محصولات بی کیفیت کنونی آنها مشهود است! در رابطه با حادثهی معدن یورت نیز، شاید اگر دستورالعملهای ایمنی بهصورت ساده و مستمر برای کارگران بیان میشد، شاهد این حوادث تلخ نبودیم. دقت، نظم و کارایی بالای کارمندان ژاپنی ژنی و ذاتی نبوده و نتیجهی سیستم پادگانییی است که مبتنی بر ترس و خشونت بنا نهاده شده است. کارمندان ژاپنی هم از این سیستم دقیق و خشن تحت فشار و استرس شدیدی هستند. آمار بالای خودکشی در ژاپن بیانگر بخشی از تبعات این سیستم است. در این رابطه نیز تقریبا تمام همکارانی که برای مدت طولانی در ماموریتهای خارج از ژاپن بهسر میبرند، تمایلی برای بازگشت به ژاپن نداشته و حتیالامکان سعی در تمدید ماموریت خود دارند.
سیستمهای مدیریت و بهرهوری ژاپنی با معیارهای انسانی و حقوق بشری مطابق نیست و اتحادیهی کارگری برای دفاع از حقوق کارگران نیز تقریبا وجود خارجی ندارد. با اینحال، بهشدت کارآمد و توانمند است و توانسته در طی این سالها غول اقتصادی ژاپن را ایجاد کند. ما هم در صورت برقراری این سیستم و قبول تبعات جانبی آن (مانند استرس و فشار)، میتوانیم پیشرفت سریعی داشته باشیم و صنعت و اقتصاد ما از این وضعیت نابسامان خارج شود. نمونهی این نوع سیستم را در سفری به ایران در شرکت کروز (سازندهی قطعات خودرو) مشاهده کردم، که توانسته بود نظم و کارایی بالایی را در کارمندان خود با بهکارگیری روشهای مشابه ایجاد کند. این شرکت موفق شده بود در آشفتهبازار صنعت خودرو رشد چشمگیری داشته باشد و به یک قطب اقتصادی قدرتمند در بازار خودرو ایران تبدیل شود.
قبل از تقلید و کپی ناقص روشهای مدیریت ژاپنی برای صنعت خودمان، که در بیست سال گذشته برای ما جز هزینهی فراوان و اتلاف وقت بهرهای نداشته، کمی دقیق و عمیق باشیم و دلایل واقعی بهرهوری بالای کارمندان و شرکتهای ژاپنی را بشناسیم.
آدرس ایمیل نویسنده: tehrani_nik@yahoo.com
رها
تاریخ : 14 - مرداد - 1396سلام. با واقهایت دیده شده و واقعیات موجود در جامعه ژاپن نمی خواند . یعنی تین محقق گرامی فقط به تین نتیجه رسید و هیچ فرد دیگری این موثوع را ندیده و ایشان برتی اولین بار این موضوع را کشف کرده. منطقی به نظر نمیاد من گه نمی تونم قبکل کنم.
علی صادقی کارشناس ارشدودوره دکتری در صنایع با تحصیلات تکمیلی وتحقیقی در ژاپن
تاریخ : 29 - خرداد - 1396مطالب نگاشته شده اصلا با نحوه مدیریت ژاپن که از کف کارگاه آغار می شود با نمونه کوچک فرهنگشان در فاجعه سونومی و . . . . . . ومشاهداتم در آموزش های مدیریت که آمریکائیها در ژاپن می دیدند و. . . .اصلا متضاد وبرعکس است .
علی صادقی کارشناس ارشدودوره دکتری در صنایع با تحصیلات تکمیلی وتحقیقی در ژاپن
تاریخ : 29 - خرداد - 1396فکر نمی کنم برداشت های م
نگاشته شده محقق عزیز عینی باشد . تابحال هم هیچ کس این همه در مذمت مدیریت ژاپنی وفرهنگی که رفتارشان در فاجعه سونومی یک نمونه اش بود نوشته باشد .مشاهدات مدیریت وفرهنگ ژاپونی ها را می دیدم واینکه آمریکائی ها در ژاپن آموزش می دیدند وعجایبی که بنده دیدم ومطالعه عینی تحقیقی وعلمی نمودم اصلا با مطلب نگاشته شده حضرت عالی کاملا متضاداست !!!!!