در یادداشت قبلی(لینک) به معرفی «توسعه پایدار» پرداختیم و صحبت از این شد که در حال حاضر در مراکز آکادمیک و سازمانهای مهم بینالمللی به طور جدی این نگاه را در دستور کار خود قرار دادهاند تا از پیامدهای منفی نگاه تک بعدی سنتی نسبت به توسعه پرهیز کنند. نگاهی که اگر در دستور کار […]
هامون طهماسبی
پژوهشگر و مشاور توسعه پایدار و مسئولیت اجتماعی سازمانها
مطلب اختصاصی اخبار مهندسی صنایع ایران
در یادداشت قبلی(لینک) به معرفی «توسعه پایدار» پرداختیم و صحبت از این شد که در حال حاضر در مراکز آکادمیک و سازمانهای مهم بین المللی به طور جدی این نگاه را در دستور کار خود قرار دادهاند تا از پیامدهای منفی نگاه تک بعدی سنتی نسبت به توسعه پرهیز کنند. نگاهی که اگر در دستور کار مخاطبین این سایت یعنی مهندسین صنایع نیز قرار بگیرد، می تواند منجر به تحولات مثبتی برای جامعه شود.
اما برای رفتن به سمت پایداری در توسعه چه باید کرد؟ این سوال موضوع بحث بسیاری از کتابها و مقالات در دو دهه اخیر بوده است. واقعیت این است که جدا از تکنیکها و روشهایی که در مورد آن میتوان در جای خود به گفتگو پرداخت، در یک اقدام زیربناییتر، ما نیازمند «تغییر نگاهها» هستیم و این تغییر نگاه به ویژه وقتی رخ خواهد داد که از به هم پیوستگی سرنوشت و زندگی انسانها و سایر موجودات بر روی سیاره زمین مطلع شویم. زبالهای که در رودخانهای در خوزستان رها میکنیم ممکن است سر از اقیانوس آرام جنوبی درآورد؛ بستن آب هیرمند در افغانستان، منجر به خشک شدن تالاب هامون در شرق ایران، بیابانی شدن منطقه، نابودی اشتغال مردمان سیستان و مهاجرت آنها میشود؛ تالابی که در عراق خشک میشود میتواند منجر به ریزگرد در کشور ایران شود؛ توسعه یک معدن در کرمان ممکن است سبب آلودگی هوای روستا و شهر مجاور شود؛ یک نیروگاه برق ممکن است سبب خشک شدن سفرههای آب زیرزمینی یک دشت حاصلخیز و نابودی کشاورزی چندهزارساله در آن شود و یا فساد مالی در چند موسسه بزرگ مالی میتواند سبب برهم خوردن بازارهای مالی دنیا و از بین رفتن بسیاری مشاغل گردد.
این به هم پیوستگی زندگیها، موضوع دیگری را به نوع بشر گوشزد میکند: «مسئولیت پذیری در قبال جامعه و محیط پیرامونی». مسئولانه عمل نکردن، جدا از مذموم بودن اخلاقی، در بلندمدت به زیان خود او یا فرزندانش نیز تمام خواهد شد. در واقع تمامی صحبت توسعه پایدار این است که به جای فکر کردن به منافع شخصی و کوتاه مدت، به منافع جمعی و بلندمدت بپردازیم و این آن تغییر نگاهی است که به دنبال آن هستیم.
در عرصه توسعه پایدار، بازیگران مختلفی را میتوان شناسایی کرد. از دولت گرفته تا شرکتها و شهروندان. «نگاه مبتنی بر مسئولیتپذیری»، مترادف با این است که به پیامدهای اجتماعی، اقتصادی و محیط زیستی تصمیمات و اقدامات خود در تمامی سطوح، بیاندیشیم. اما برای مدیران و مهندسین صنایع، پرداختن به نقش سازمانها در توسعه پایدار اهمیتی دوچندان دارد.
در حقیقت مطالبه از سازمانها برای «مسئولانه عمل کردن» در قبال جامعه، موضوعی است که با گسترش روز افزون اثرگذاری آنها بر محورهای تشکیلدهنده توسعه پایدار یعنی «اقتصاد»، «جامعه» و «محیطزیست»، در دهههای پایانی قرن بیستم شدت گرفته و منجر به این شده است که مفهومی به نام مسئولیت اجتماعی سازمانها (Corporate Social Responsibility) یا CSR در دنیای مدیریت ظهور پیدا کند. برای داشتن درکی از میزان اثرگذاری سازمانها و بنگاههای اقتصادی بر توسعه پایدار، کافی است به این توجه کنیم که در میان صد اقتصاد برتر دنیا، نام بیش از ده شرکت به چشم می خورد! برای مثال، شرکتهایی مانند «شل» و «والمارت»، درآمدی بیش از تولید ناخالص داخلی کشورهایی نظیر مالزی، سوئد و ونوزئولا دارند!
CSR در یک تعریف ساده، یعنی اینکه سازمانها در مقبال جامعهای که در آن فعالیت میکنند مسئول هستند؛ چرا که از منابع انسانی، طبیعی و اقتصادی آن استفاده میکنند. بر خلاف نگاه سنتی به مدیریت و کسب و کار، سازمانها دیگر فقط در مقابل سهامدارانشان مسئول نیستند و نباید فقط به افزایش سود کوتاهمدت سهامداران خود بیاندیشند. بدین ترتیب انتظار میرود سازمانها که در ارتباط با ذینفعان دیگری نیز هستند، خواستههای مشروع آنها را هم مورد لحاظ قرار دهند. ذینفعان، موجودیتها، گروهها و افرادی هستند که بر سازمان اثر میگذارند یا از آن اثر میپذیرند و طیف وسیعی را شامل میشوند؛ از کارکنان، مشتریان، شرکای تجاری و جوامع محلی گرفته تا محیط زیست، رسانهها، نهادهای مردمی، شهروندان و دولت. از این دریچه، میتوان CSR را یکپارچه کردن دغدغههای اجتماعی و محیط زیستی با عملیات سازمان و وارد کردن آن مسائل در تعاملات مابین سازمان و گروههای مرتبط با آن نامید. CSR ، در هم تنیده با مفهوم «اعتماد» است. اگر یک سازمان اعتماد جامعه را از دست بدهد، شهرت آن ضربه خورده و ریسکهای بزرگی در روابط خود با جوامع محلی و دولت متحمل خواهد شد که نهایتا باعث خواهد شد ارزش سهام، اقبال مشتریان یا میزان سوددهی آن نیز کاهش پیدا کند.
طبق مطالعات جهانی، شرکتهای موفق در زمینه CSR، وفاداری، انگیزه و عملکرد بهتری در میان کارکنانشان دارند. البته این تنها دلیل توجه سازمانها به CSR نیست؛ مدیران سازمانها انگیزههای بیشتری نیز برای گام نهادن در مسیر CSR دارند: شهرت و مدیریت برند، مدیریت ریسک، دسترسی بهتر به منابع سرمایه، نوآوری و یادگیری، صرفه جوئی در هزینه ها و کارائی عملیات، رقابت و نفوذ در بازار، مجوزهای اجتماعی برای تداوم کار، ارتباط بهتر با مقامات دولتی، بهبود مستمر و ارتقاء سازمانی. اینها همه سبب شده که CSR موضوعی مهم در ادبیات امروز دنیای مدیریت باشد.
نگاهی تاریخی به فضای کسب و کار ایران، مصادیقی از مسئولیت پذیری اجتماعی کسب و کارها و سازمانها در قالب کمکهای خیریه و مبتنی بر فرهنگ و ارزشهای سنتی و مذهبی را بر ما نمایان میکند. اما حقیقت این است که مسئولیت اجتماعی سازمانها(CSR)، موضوعی فراتر از این است و آن را نباید با کار خیریه اشتباه گرفت؛ ما در CSR به دنبال مدیریت موثر پیامدهای اجتماعی، محیط زیستی و اقتصادی فعالیتهای سازمانها به عنوان بخشی از برنامه راهبردی و شیوه کسبوکار آنها هستیم.
CSR به مفهوم مدرن آن، همراستا با توسعه و ظهور سیستمهای مدیریتی مبتنی بر استانداردها و چارچوبهایی نظیر ISO9000(مدیریتکیفیت)، ISO14001(مدیریتمحیطزیست)، SA8000(پاسخگوییاجتماعی)، OHSAS18001(ایمنیوسلامت شغلی) توسعه یافته است. ISO26000، جدیدترین استاندارد اختصاصی مسئولیت اجتماعی سازمانها و تکمیلکننده این روند است.
در طول دهههای گذشته چندین اصطلاح دیگر نیز برای اشاره به این مفهوم به کار برده شده است: triple bottom line, corporate sustainability, corporate citizenship و …،
در چند سال گذشته و در یک سیر تکاملی، ادبیات این حوزه به سمت «پایداری سازمانی» همگرا شده است. به طوری که امروزه، مفهوم «پایداری سازمانی» پیشروترین و جامعترین اصطلاح مرتبط با مسئولیت اجتماعی سازمانهاست و به این معنی به کار می رود: «ایجاد ارزش بلندمدت برای سازمان و ذی نفعان آن با در نظر گرفتن تمامی ابعاد فعالیت های سازمان در جنبه های محیط زیستی، اجتماعی و اقتصادی». این تعریف، هم راستا با پر اهمیت شدن موضوع «توسعه پایدار» در عرصه جهانی و منطقه ای نیز هست.
ایران، کشور عزیزمان نیز به عنوان کشوری در حال توسعه، به طور جدی با مسائل و چالشهای مرتبط با توسعه پایدار درگیر است و سازمان های ایرانی، با عملکرد مسئولانه خود در قبال جامعه، محیط زیست و اقتصاد، نقش مهمی در هدایت فرآیند توسعه در کشور به سمت پایداری بر عهده دارند. تنها از این طریق است که میتوان به آیندهای آباد و پایدار برای کشورمان امیدوار بود؛ آیندهای که در آن، صحبت از «پایداریِ توسعه»، امری عینی و قابل لمس در زندگی روزمره ساکنان این مرز و بوم باشد.