چطور با روایت داستان، ویژگی‌های طراحی یک محصول را به تصویر بکشیم
چطور با روایت داستان، ویژگی‌های طراحی یک محصول را به تصویر بکشیم

طراحی هر محصول می‌تواند ماجرا و داستان خود را داشته باشد. نمایش این داستان برای مخاطبین و آشنا کردن آنها با فلسفه خلق محصول تجربه‌ای جذاب است که اگر درست و به موقع روایت شود تا مدت‌ها در ذهن مخاطب باقی می‌ماند. چنین فرصتی برای تولیدکنندگان یک امتیاز ویژه به شمار می‌رود، ضمن اینکه قدرت […]

طراحی هر محصول می‌تواند ماجرا و داستان خود را داشته باشد. نمایش این داستان برای مخاطبین و آشنا کردن آنها با فلسفه خلق محصول تجربه‌ای جذاب است که اگر درست و به موقع روایت شود تا مدت‌ها در ذهن مخاطب باقی می‌ماند. چنین فرصتی برای تولیدکنندگان یک امتیاز ویژه به شمار می‌رود، ضمن اینکه قدرت و توانایی طراح برای معرفی ویژگی‌های دیزاین و مزیت‌های محصول را نشان می‌دهد.

Story1-w600

قلم را بردارید

اگر دیزاین به عنوان یک زبان و روش انتقال پیام در نظر گرفته شود این قابلیت را دارد که به یکی از جذاب‌ترین و مهیج‌ترین سیستم‌های برقراری ارتباط تبدیل شود. برای این منظور طراح باید به مفاهیم و دلایل وجودی محصول بیندیشد و به جای صرف وقت برای تزیینات بیش از حد، به دنبال کشف لایه‌های عمیق‌تر برود.

راهکار این مسئله داستان‌پردازی است. لزومی ندارد شیوه‌های سنتی را پی گیرید، چیزی که اهمیت دارد مشخص کردن پیام طرح شما است. اگر طرح خود را بیش از اینکه یک کار خلاقانه بدانید، به عنوان یک داستان روایت کنید، شناسایی عناصر بیهوده و حذف آنها آسان‌تر خواهد بود. هر عنصری که در ترکیب محصول قرار می‌گیرد یا باید چیزی را به داستان اضافه کند و یا حذف شود. منظور از این کار ارائه یک طرح خشک و بی‌روح نیست، بلکه برعکس، قدرت واقعی دیزاین درگیر کردن احساسات مخاطب است. برای این کار باید بدانید که طرح شما چه تاثیری در مردم ایجاد می‌کند. امروزه راه‌های زیادی برای ایجاد ارتباط وجود دارد و ابزارهای قدرتمندی در اختیار دیزاینرها است. برای مثال فقط با داشتن یک کامپیوتر می‌توان به طور هم زمان پوستر و وب‌سایت طراحی کرد و فیلم کوتاه ساخت اما با همه اینها، طراح فقط زمانی می‌تواند پیام خود را منتقل کند که بداند چطور طرز تفکر و نگرش خاصی را در ذهن مردم به وجود آورد، این هدف نیز تنها با جلب توجه آنها به دست می‌آید.


با نوشتن بیانیه شروع کنید

شرح دادن وضعیت پروژه، راه خوبی برای شروع است. تصور کنید که در حال معرفی و ارائه طرح خود به سفارش‌دهندگان هستید و برای این کار بیانیه خود را بنویسید. ایده و فلسفه طرحتان چیست؟ به چه علت آن را متمایز و جدید می‌دانید؟ چرا مردم باید به این محصول توجه کنند یا از میان موارد مشابه آن را انتخاب کنند؟

نوشتن بیانیه خلاقانه یک چالش واقعی محسوب می‌شود، مهم این است که اصل و جوهره دیدگاه شما در آن گنجانده شود. باید متن را بارها بخوانید و ایده‌های جدید به آن اضافه کنید تا به یک استراتژی مشخص برسید. قدم بعدی شناسایی محرک‌های انگیزشی است. در قلب این داستان چه هدفی نهفته است؟ چه پایان خوشی برای آن در نظر گرفته‌اید؟ برای مثال کودکی را در نظر بگیرید که به او گفته شده هر هدفی که در ذهن داشته باشد را به دست می‌آورد. چنین کودکی به احتمال زیاد با باور موفقیت رشد می‌کند و برای دستیابی به اهداف خود با اعتماد به نفس بالا تلاش می‌کند. باور داشتن به موفقیت یک محصول یا پروژه نیز به همین شکل است. راهی بیابید که مخاطبان محصولتان به آن اطمینان کرده و موفقیتش را باور کنند.

محرک‌ها و انگیزه‌هایی که برای جذب مخاطب در نظر گرفته‌اید در قالب کلمات فرمول‌بندی کنید. مزیت محصولتان چیست؟ آیا قابل اعتماد است؟ سابقه تاریخی آن چیست و چه مسیری را برای تحول پیموده است؟ پاسخ این سوالات می‌تواند شما را به سمت خلق یک شعار منحصر به فرد سوق دهد.


صحنه را بچینید

زمانی که متن به پایان رسید و کامل شد می‌توانید به عناصری بیندیشید که رنگ و لعاب آن را بیشتر کند، یا با قرارگیری در کنار محصول ویژگی‌های آن را نمایان‌تر سازند.

وقایع طبیعی و تجربه‌های زندگی اغلب می‌توانند احساساتی را برانگیزند که توصیف کردن آنها دشوار است. لحظه‌ای را تصور کنید که روی چمن‌ها دراز کشیده‌اید و از منافذ سایبان آسمان و خورشید را می‌نگرید. ممکن است قصد داشته باشید چنین هیجانی را از طریق دیزاین خود به مخاطب منتقل کنید، چطور می‌توانید این حس را به تصویر بکشید؟

زمانی که می‌خواهید پیام مشخصی را منتقل کنید به تجربیاتی بیندیشید که احساس مشابهی را درون شما به وجود می‌آورد، مانند عکسی که با دیدن آن لبخند می‌زنید، اجرای زنده یک موسیقی که حس زندگی را در شما بیدار می‌کند، یا یک قطعه شعر که مفهومی را در ذهنتان پدیدار می‌سازد، از بین تجربیاتتان چیزی را بیابید که احساس مورد نیازتان را نشانه می‌گیرد.

می‌توانید از ساختمان‌ها، طرح‌های گرافیکی، فیلم‌ها،‌عکس‌ها و حتی رقص و موسیقی الهام بگیرید. چنین منابعی همه جا وجود دارد و توجه به آنها می‌تواند هدایتگر خلاقیت شما برای بیان یک داستان منحصر به فرد باشد.


روایت داستان

زمانی که یک آلت موسیقی را می‌نوازید تنها انتخاب آهنگ زیبا نیست که اهمیت دارد بلکه نحوه نواختن شما نیز تاثیر مستقیم بر کیفیت آن می‌گذارد. فرض کنید آهنگ مشابهی را به دو تنظیم کننده بدهید، هرکدام نسبت به تجربه و مهارت خود به نتایج متفاوتی می‌رسند. روایت داستان برای توصیف ویژگی‌های دیزاین یک محصول نیز به همین شکل است. ارتباط و پیوند بین محتوا و نحوه ارائه اجتناب‌ناپذیر است و موفقیت تنها زمانی حاصل می‌شود که طراح به دیزاین محصول و نحوه معرفی آن به یک اندازه توجه کند.

 

منبع : هزار و یک بوم